مظلومترین نگاه تاریخ بقیع
و أنتصـر الـــــدم على السیف السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع) دردی که مثل اسارت ، زخم نبردی بزرگ است با خود نشستن ، نگفتن ، از التهاب درونی شاید فرو خردن غم ، در بغض فردی بزرگ است گفتم چگونه بگویم ، از موج غم های کوچک وقتی سخن از شکوه دریانوردی بزرگ است! در ازدحام شب و غم ، همپای خورشید می رفت گویی که دست نحیفش ، در دست مردی بزرگ است *** فریاد او را که پژمرد ، دیدم که مردم شنیدند وقتی که آهسته می رفت : گفت دردم چه دردی بزرگ است! قم ـ مهر ???? بر تو باد ، ای آسمانی تر ، سلام اشک ها ! ****** ... تا به یاد ظهر عاشورا، نشستم در سکوت ـ دل سپردم بر زلال نقره فام اشک ها ! مثل بارانی ترین فصلی که ، می گیرد دلم یک جهان، اندوه دیدم در پیام اشک ها . آسمان ، خورشید ، صحرا ، آب ، باران ، تشنگی ـ داغ، لاله ، بغض ، دلتنگی ، ... تمام اشک ها ! محض یادت زندگی را ، آسمانی کرده اند ای شمیم ا ت ، زندگی بخش مشام اشک ها ! **** باز هم تکرار خواهم کرد ، در هر واژه ای بیت بیت بغض ها را ، در سلام اشک ها . اندک اندک ، در غروبی زود رس ، از خیمه ها دور می شد ، باسکوتی که هزاران حرف داشت مثل سُر نی ، درو ن مویه های نی نوا با خودش ، انگار خلوت کرده در آغوش غم ! جا به جا می شد میان لحظه ها ، ذهن دعا دل ، نگاهش را به سمت پشت سر می خواند ، لیک ! جان ، نگاهش همچنان ، بی تاب و مشتاق خدا ... *************** ************************ قم --- ???? قم - ????
اندوه خود ،را در تو پیدا می کند دل
اندوه دل ، نی ناله های نینوایی ست
آکنده از خون گر یه های کر بلایی ست
دل ، گرد غم ، از غربت آیینه دارد
غم شعله، از خاکستری دیرینه ،دارد
این آتش پنهان ، که بر جانم نشست
تار مرا ، پود مرا، از هم گسسته :
از داغ تو، بانو، شرار افتاده بر دل !
آتش به سینه می برم ، منزل به منزل
گاهی به جای ناله ، می سوزم به هامون
گاهی به جای گر یه، می ریزم به دل ، خون
در ناله هایم ، ازدحام گریه بر پاست
در گر یه هایم ، ازدحام ناله پیداست
***
By Ashoora.ir & Night Skin